به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، دکتر محمد تقی کرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) طی سخنانی در این نشست که شب گذشته به همت موسسه فرهنگی هنری سبک زندگی آل یاسین با حضور محققان حوزه و دانشگاه در این موسسه برگزار شد، با اشاره به این که نوع برداشت و نگاه انسان سنتی متفاوت از انسان مدرن است، ابراز داشت: انسان سنتی فهمش از تغییر این است که ما یک واقعیت ناب داریم که یک عده از آن فاصله گرفته اند چرا که از این نگاه اساساً آهنگ تغییر کند است، لذا فهم انسان سنتی از تغییر این است که انسان های قبل انسان های دیگری بوده اند و با ما فرق دارند.
وی با اشاره به این که در مطالعات نوین بر این اساس سخن از سوژه مدرن زیاد به میان می آید، گفت: سوژه مدرن یعنی فردی که فهمیده خودش دارد تغییر می کند و یک سری ارزش ها محل تغییر است؛ به دیگر سخن یعنی کسی که تغییر و فهم تاریخی را می فهمد و می داند که مثلا 20 سال پیش واقعیت ها و قواعد و هنجاری های اجتماعی را در گذشته طور دیگری می فهمیده و امروز وضع به شکلی دیگر است.
معیارهای زمانه عوض شده اند
این استاد دانشگاه افزود: البته باید توجه داشت که اینجا بحث انحراف از معیار مطرح نیست بلکه بحث بر سر این است که به دلیل شرایط زمانه ، خود معیار عوض شده نه این که انحرافی در آن حادث شده باشد.
وی اضافه کرد: به عبارت دیگر انسان مدرن یعنی انسانی که حاضر است نسبت به ارزش ها و قواعد و خرده فرهنگ هایش هر لحظه بازاندیشی کند و حال آن که انسان سنتی وقتی یک باوری دارد حتی احتمال خلاف آن را هم نمی دهد.
این محقق و پژوهشگر علوم انسانی بیان داشت: در دنیای مدرن ما با هویت بازاندیشانه روبرو هستیم یعنی آگاهی های ما مرتب در حال نقادی است و گاه خودمان به جنگ باورهایمان می رویم، لذا ما با معرفت زمان مند و مکان مند مواجه هستیم که در این جا سن و سال ، موقعیت ، زمان و مکان ، پولدار بودن یا نبودن و حتی نظام ارزشی در تغییر جهت گیری ها موثر است.
انسان مدرن رویکرد سکولار و محاسبه گرانه دارد
وی افزود: از سویی انسان مدرن در عین حال خیلی هم محاسبه گر است و عقل ابزاری دارد و به تعبیری سکولار است که در این جا سکولار یعنی دراین زمان زندگی کردن و بی توجهی بودن به فردا و چنین فرد مدرنی چون به لحظه و اکنون فکر می کند ، در نتیجه لذات و زیبایی شناسی برایش مهم است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) ادامه داد: نکته حایز اهمیت دیگر این که خانواده سنتی دارای هویت های غیراکتسابی است مثل عشیره و ملیت و مذهب که ما در پیدایی آن ها تاثیری نداشته ایم و در خانواده مدرن برعکس بیشتر به دنبال هویت اکتسابی مثل مدرک، پول ، موقعیت اجتماعی هستیم که دامنه این موقعیت های اکتسابی به جهت توسعه صنعتی در زمانه کنونی بسیار هم گسترده تر هم شده است.
نیازمند نگاه تفهمی به مسایل هستیم نه آسیب شناسی!
وی گفت: روی اصلی سخن اینجاست که اگر امروز مساله موقعیت های اکتسابی مهم شده است ما به جای این که نگاه آسیب شناسانه به قضایا و مسایل داشته باشیم باید نگاه تفهمی کنیم که انسان مدرن چه بلایی سر او دارد می آید که با وجود آن که صبح تا شب رسانه های ما بر طبل ارزش ها می کوبند اما او از هنجار ها فاصله گرفته و جالب این است که کسانی که بر طبل همین مسایل می کوبند نیز خود در زمان حاضر عوض شده اند و حتی گاه اعتقاد به آن چه می گویند هم ندارند.وقتی این وضعیت رخ داد و به نظام هویت مرتبط شد دیگر نباید از آسیب شناسی صحبت کرد بلکه باید اول آن را فهمید و درک کرد.
کرمی ابراز داشت: به عنوان مثال این که برخی از زنان ما دچار اعتیاد می شوند اول سوال این است که این زنان چه کسانی هستند و مساله بعدی این است که تفهم کنیم که الان الگوی اعتیاد در زنان فرق کرده و مثل قبل نیست که بگوییم صرفاً فقرا و کسانی که مشکل مالی دارند به این سمت کشیده می شوند بلکه الان حتی خانم دکتر و مهندس داریم که مواد مخدر به ویژه از نوع صنعتی آن مصرف می کنند و این حقایق تلخ را نمی توان نادیده گرفت.
هویت بازاندیشانه،سکولار و لذت طلب انسان مدرن
وی خاطرنشان کرد: انسان مدرن دارای هویت بازاندیشانه است و این هویت سکولار، لذت طلب و فردگرا است و خود این هویت به ما می گوید ارزش چیست؛ البته چنین هویتی دارای مراتبی است چرا که ممکن است درصد بازاندیشی فرد در تهران فی المثل بالا باشد و در یزد یا شهر دیگری پایین باشد اما آنچه مهم است این که به هر حال این هویت بازاندیشی ، نحوه تفهم انسان مدرن است و نمی توان آن را کنار زد.
وی افزود: از این رو بنده به شدت معتقدم که هر برنامه ریزی اجتماعی که این سوژه را به رسمیت نشناسد و آن درک و فهم را پیدا نکند ، محکوم به شکست است ؛ به عنوان مثال بحث حجاب و بی حجابی یا بدحجابی باید در نظم بازاندیشانه بازتعریف شود و ما باید به سمت رویکرد تفهم شناسی جامعه شناختی حرکت کنیم تا بر اساس آن فهم و درک دست به برنامه ریزی برای حل مسایل و مشکلات بزنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان داشت: زنان در این فهم بازاندیشانه تفاوتی با مردان ندارند، منتها مساله ای که وجود دارد این است که ما یک سری ارزش ها و ساختارهایی داریم که محور اصلی آن زنی بود که در زندگی سنتی قرار داشت و اساس خانواده در گذشته زن بوده است.
در تحلیل مسایل چشم بر سایر تغییرات جامعه نبندیم
وی افزود: البته نظام حساسیت ما نسبت به تغییرات مردان مثل زنان حساس نبوده چرا که زن بر اساس نگاه سنتی محور خانواده بوده است؛ به عنوان مثال این که گفته می شود حجاب در جامعه ما تغییر کرده است باید پرسید چه چیزی در جامعه ما تغییر نکرده است و به راستی مگر امروز مردان ما و بانک های جامعه ما ربا نمی گیرند و ربا نمی دهند. در ثانی در خصوص تغییر حجاب زنان این مردان هستند که تغییر کرده اند و لذا ما در تحلیل مسایل نباید چشم خود را بر سایر تغییرات جامعه ببندیم.
کرمی تصریح کرد: بر اساس مطالبی که گفته شد اگر نتوانیم از خانواده تصویر و شرحی ارایه بدهیم که با سوژه بازاندیش و آن هویت مدرن سازگار نباشد این تصویر کامل نیست و روی سخن بنده اینجاست که نهادهای تبلیغی و موسسات فرهنگی قبل از هر چیز باید به این فهم برسند و گرنه در کار خود به بحران می رسند.
وی گفت: در پژوهش های اجتماعی یکی از نکات جالب برای ما این بوده که واقعا چه اتفاقاتی می افتد که انسان ها این گونه می شوند و مثلا چطور می شود که زن جوانی که این همه اطلاعات درباره اعتیاد دارد و حتی تحصیل کرده است و نیاز مالی هم ندارد باز هم دچار اعتیاد به شیشه می شود و این گونه زندگی خود و یا خانواده اش را به مخاطره می افکند.
۳۱۳/۸